به وبلاگ من خوش اومدید

جستجو

اطلاعات کاربری

    عضو شويد


    فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
آرشیو
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
مکان تبلیغات

مقام از خود ممنون:


مامور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تکزاس امریکا می رود و به صاحب سالخورده آن می گوید:

باید دامداری ات را برای جلوگیری از کشت مواد مخدر بازدید کنم. دامدار،با اشاره به بخشی از مرتع، می گوید:

باشه،ولی اونجا نرو.مامور فریاد می زنه:آقا ! مناز طرف دولت فدرال اختیار دارم. بعد هم دستش را می برد و از جیب پشتش نشان خود را بیرون می کشد و با اافتخار نشان دامداری می دهد واضافه می کند:

"اینو می بینی؟این نشان به این معناست که من اجازه دارم هر جا دلم می خواد برم..در هر منطقه یی...

بدون پرسش وپاسخ. حالیت شد؟می فهمی؟

دامدار محترمانه سری تکان می دهد، پوزش می خواهد و دنبال کارش می رود.

کمی بعد، دامدار پیر فریادهای بلند می شنود و می بیند که مامور از ترس گاو وحشی که هر لحظه به او نزدیک تر می شود،دوان دوان فرار می کند.

به نظر می رسد که مکامور راه فراری ندارد و قبل از این که به منطقه ی امن برسد،گرفتار شاخ گاو خواهد شد.

دامدار لوازمش را پرت می کند،با سرعت خود را به نرده ها می رساند واز ته دل فریاد می کشد:"نشان. نشانت را نشانش بده !"

 

 

 

 

 

 

 

درباره : داستان , مقام از خود ممنون ,
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0


نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
بازدید : 164
تاریخ : دوشنبه 05 خرداد 1393 زمان : 14:12 | نویسنده : シ GąZąN∱Aŗ 98 シ | نظرات (0)
مطالب مرتبط
آخرین مطالب ارسالی
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
موضوعات
لینک دوستان
کاربران